وبگاه رسمی حامد زمانی
وبلاگ رسمی حامد زمانی
شاید اگر هنرها را میخواستیم لیست کنیم، موسیقی در آخرین ردههایی قرار میگرفت که فکر میکردیم میشود دست بچههای ارزشی و انقلابی به آن برسد. اما با چند ترانهای که حامد زمانی خواند معلوم شد که میشود حتی در حوزه موسیقی هم کارهایی کرد. ترانههای قلادههای طلا، تحریم و حالا تیتراژ برنامه ماه عسل آخرین کارهایی است که او خوانده و مورد استقبال واقع شده است. با حامد زمانی گپ و گفت مفصلی داشتیم و او هم از خیلی چیزها و ماجراهای این روزهایش گفت. *** با سیاسی و انقلابی خواندن حسابی بار خودت را بستی دیگر؟! کمتر از مقداری که اگر عاشقانه میخوندم میبستم! پس نون در انقلابی خوندن نیست؟ هست؛ ولی کمتر از انقلابی نخوندن! خانوادهت مذهبی بودند؟ بله. اولین آهنگی که خوندی و پخش شد واکنش خانوادهت چی بود؟ اولین آهنگی که خوندم درباره امام حسین (ع) بود و مشکلی نداشتند. حالا چی؟ الان هم که سیاسی میخونی مشکلی ندارند؟ عاشقانه بخونی چی؟ چون میدونند که جهت گیری من چیه و سیر کارم به کدوم سمته حمایت میکنند ولی خدای نکرده اگر این مسیر عوض بشه باید عواقبش رو هم بپذیرم! وقتی وارد دانشگاه تهران و رشته علوم سیاسی شدی فکر میکردی خواننده بیای بیرون؟ من خواننده بودم وقتی وارد دانشگاه شدم. وردی ۸۵ هستم ولی اولین کارم را به نام زینت آسمان سال ۸۴ خونده بودم. برای مجازات شاهین نجفی ۱۰ میلیون تومان جایزه گذاشته بودی؛ اگر کسی الان اون ملعون رو به سزای جسارتش برسونه، این پول رو داری بدی؟ حتما جور میکنم میدم! اولین باری که فهمیدی صدات به درد پاپ خوندن میخوره کی بود؟ تو عالم بچگی؛ اون موقع وقتی آهنگهایی رو که بقیه خونده بودند بازخوانی میکردم میدیدم دارم بهتر میخونم. صدای من قبل از بلوغ یه صدای تکرار نشدنی بود. خیلی عجیب بود. یعنی وقتی خودت به بلوغ رسیدی، صدات از بین رفت؟ نه، حرفهایتر شد. خودم این صدا رو بیشتر دوست دارم. راسته میگن همه خوانندهها از حمام شروع میکنند؟! بله، درسته! خودت هم از حمام شروع کردی؟! (میخندد و سر تکان میدهد) اسمت را چند بار در اینترنت سرچ کردی؟ زیاد این کار را نمیکنم. هر وقت خبر جدیدی میشه یا اتفاق تازهای میافته این کار رو میکنم چون باید نظرات بقیه رو بدونم. شایعهای بوده که در این مدت دور و برت باشه و خیلی تعجب کنی؟ بله خیلی بوده. یه سری از آنها را که نمیشه گفت. بقیهاش را هم حضور ذهن ندارم! بدترین موضع گیری که بعد از خوندن این چند تا ترانه علیهت شد چی بود؟ بدترین موضع گیری که خیلی دلم را سوزوند این بود که کسانی که دارند نان این انقلاب را میخورند به من خورده گرفتند و گفتند تو حماقت کردی که علیه شاهین نجفی موضع گرفتی! یعنی بین این افراد مسئولان دولتی هم بودند؟ حالا نه الزاما مسئول ولی کسانی بودند که در فضای فرهنگی خیلی قدرت دارند. هنوز هم اگر در مجلسی ازت بخواهند قرآن میخونی یا دیگه فقط رفتی تو کار آواز؟ نه، همین الان هم شبها قبل از افطار برنامه قرآن خوانی داریم. همین چند شب پیش در یک جمع خیلی رودروایسی دار، بنده خدایی گفت قرآن میخونی؟ بغل دستی هام با ایما و اشاره میگفتند نمیخواد، نرو! ولی من رفتم و خوندم. بعد طرف گفت مداحی هم میکنی؟ گفتم آره ولی مداحی من خیلی مناسب این مجلس نیست. اگر فقط اجازه یا فرصت خواندن یک ترانه دیگر را داشته باشی، درباره چه کسی یا چه چیزی میخونی؟ شک ندارم که درباره حضرت زهرا (س). بعد از خواندن آهنگهایی مثل قلادههای طلا و تحریم در دانشگاه با چه برخوردهایی مواجه شدی؟ من دیگه الان خیلی در دانشکده نمیمونم. بیشتر کلاسها رو پیچوندم. اگر کلاسی هم برم تا تموم بشه میزنم بیرون. کارشناسی ارشد خیلی کلاس محور نیست. تو دوره کارشناسی خیلی فعال بودم. هم کتک زدیم هم کتک خوردیم. الان نوبت سال بعدیهاست که اون فضا رو تجربه کنند! اصلا چرا رفتی علوم سیاسی؟ رشته مورد علاقهم بود، واقعا دوست داشتم این رشته را. رتبهم جوری بود که میتونستم رشتههای دیگهای مثل حقوق هم برم اما دوست داشتم علوم سیاسی بخونم. بین خوانندهها صدای چه کسی را دوست داری؟ شادمهر عقیلی. اتفاقا دیشب داشتم آلبوم عقیلی رو گوش میدادم با خودم گفتم چرا انقدر بد؟! واقعا حیف شد. چرا اینطور شد؟ البته عقیلی به نظر خودش الان درستترین کار را کرده اما واقعیت اینه که دنیای موسیقی آنقدر پر زرق و برقه، آنقدر پول و آدم دور و برت رو میگیره که اگر حواست نباشه از دست میری. از خدا میخوام که به همه اول ظرفیتش رو بده بعد مطرحشون کنه. خودم هم همینطور. چه تضمینی وجود دارد که تو اینطور نشی؟ ما خواننده خیلی داشتیم که از قرآن خواندن و مداحی شروع کردند و بعد تغییر جهت دادند. البته افرادی مثل محمد اصفهانی هم هستند اما خب از آن طرفش هم کم نیستند؟ هیچ تضمینی وجود ندارد! دنیا آنقدر زیر و رو دارد که نمیشود تضمینی داد. اما من فکر میکنم کسانی که دیگه نتونستند تو همون فضا بخونند دست خودشون نبود بلکه از بالا و از طرف ائمه (ع) این اجازه به آنها داده نشد و این توفیق ازشون سلب شد. من همیشه عاجزانه از ائمه درخواست میکنم که من را در این فضا و مسیر حفظ کنند. از حضرت زهرا (س) میخوام که کمکم کنند. امیدوارم جوری کار کنم که لیاقت ماندن در این مسیر را داشته باشم.
نظرات شما عزیزان: